طلسم
این داستان طنز در مجله سراسري جوانان امروز چاپ شده است.
نمي دانم اسمش را چه واژه و لغتي بگذارم، چشم زدن، بدشانسي، قدم نحس و شوم، هنوز هم خودم پي نبرده ام. سال سوم راهنمايي بودم كه متوجه اين موضوع شدم. روزي كه به بغل دستي ام سركلاس رياضي گفتم: چه خودكار قشنگي داري! در همان لحظه از دستش افتاد و گويي كه از دماوند افتاده باشد، تكه تكه شد.
در بازي فوتبال در هر تيمي كه بازي مي كردم، هميشه باخت از آن ما بود و جالبتر اين كه طرفدار هر تيمي بودم يا مي باخت يا بازيكنانش به شدت مصدوم مي شدند.
در خدمت سربازي دسته اي كه من در آن بودم هميشه تنبيه مي شد. بعد از خدمت آثار اين موضوع وخيم تر شد.

ادامه مطلب